به گزارش نبض بورس، در دهمین نمایشگاه کیش اینوکس و در غرفه نبض بورس میزبان حسین عبده تبریزی از کارشناسان بنام بازار سرمایه بودیم. در این گفتگو درباره مشکلات امروز بازار سرمایه پرسیدیم و همچنین از او این پرسش را داشتیم که آیا باید در مواقع بحرانی بورس را تعطیل کرد؟
حسین عبده تبریزی در گفتگو با خبرنگار نبض بورس گفت: پرسش مطرح شده بسیار وسیع است. بخشی از این مشکلات به اقتصاد کلان و عدم تعادل هایی که در اقتصاد کلان داریم بر می گردد و بخشی هم طبعا می تواند به خود بازار سرمایه باز گردد.
آنچه که درباره خود اقتصاد کلان داریم طبیعی است که مهمترین عنصر تاکنون نقدینگی و نرخ تورم بالا بوده است. و بخشی هم که مربوط به سیاست خارجی است و مربوط به محدودیت هایی است که از طریق خروج از برجام و تحریم ها ایجاد شده است.
پیشرفت های روی سهام کمتر حاصل کارآمدی و طرح جدید است
به هر حال هر دوی اینها برای کسب و کارها مسئله بود. در بورس، پیشرفت هایی که ما روی سهام می بینیم کمتر حاصل کارآمدی و طرح جدید است. خوشبختانه زیاد است ولی به نسبت کمتر از این است که بگویند نرخ دلار بالا یا پایین رفته است. در دنیا بورس بر این اساس نمی گذرد که نرخ برابری آن تغییر کرده است یا خیر. اینجا چون عنصر بهره وری با محدودیت مواجه است بنابراین بیشتر توجه بازار به اقتصاد کلان است و اینکه تا عید دلار چقدر می شود و چقدر می تواند قیمت بالا و پایین شود. این موضوع در دنیا کمی غریب است. در دنیا شرکت را ارزیابی می کند و فروش آن را نگاه می کنند. البته تحلیلگرهای ایران هم خیلی خیلی بهتر از گذشته این کار را می کنند اما توجه آن ها در مقایسه با بازارهای سرمایه سایر نقاط دنیا بیشتر متوجه متغیرهای کلان اقتصاد است. این پس یک محدودیت ایجاد می کند پیش بینی متغیرهای کلان اقتصادی کار آسانی نیست و پاسخ به این پرسش که دلار تا پایان سال چند می شود، ساده نمی شود انجام داد و بنابراین بازار حدس های مختلفی می زند و متناسب با آن موضع می گیرد.
هم اکنون در شرایط رکودی هستیم
یک موضوع دیگر مسئله تامین مالی است. بخاطر اینکه تورم یک مشکل اساسی برای کشور شده بود و اقتصاددان ها هم در سال 1397 اعلام کردند که ممکن است تورم در کشور سه رقمی شود و این باعث ایجاد مسائل امنیتی می شد. با توجه به اینکه امسال هم سال انتخابات است و دولت نمی خواهد درگیر تورم شود و بانک مرکزی حداقل دو سال (از زمان آقای همتی به بعد است ولی در دو سال اخیر جدی تر شده) است که از طریق کنترل ترازنامه تلاش کرده است که تورم را کنترل کند. وقتی شما حجم نقدینگی را خیلی کنترل می کنید بازار به رکود می رود و پول پیدا نمی شود و الان در چنین وضعیتی قرار داریم. مثلا در بخش ساختمان من نمی شنوم که یک معامله بزرگی به صورت نقدی انجام شود و هر کسی بخواهد یک معامله صد میلیاردی انجام دهد می خواهد یک 50 میلیاردی را نقد بدهد و باقی را تهاتر کند و این یعنی یک اقتصاد معاوضه ای و تهاتری جایگزین شده است.
نبود نقدینگی باری بورس فرصت ایجاد کرده است
من فکر می کنم که این نبود نقدینگی برای بورس هم یک فرصتی ایجاد کرده است که یک خودی نشان دهد و به بانک نشان دهد که بازار سرمایه هم می تواند تامین سرمایه را انجام دهد. پس شرکت های کوچکتر به سمت بازار سرمایه آمده اند تا ببینند این بازار می تواند مسائل آن ها را حل کند یا خیر؟ این یک فرصتی که باید دید مدیران بازار چقدر می توانند از این فرصت استفاده کنند و تامین مالی کنند.
بازار سرمایه کنونی رانت را از بین برده است
اما طبیعی است که وقتی پول در بازار کم است این بدان معنی است که در همه بازارها کم است و در بازار ما نیز کم است؛ بنابراین یک حرکتی روی نرخ سود پول در بازار سرمایه شده است. بازار سرمایه دولت را ۲۹ و ۲۸ درصد ارزیابی میکند و شرکت خصوصی که میخواهد اوراقی منتشر کند مجبور است روی ۳۵ درصد این کار را انجام دهد؛ بنابراین فاصله تورم و سود کم شده است و این چیز بدی نیست. یعنی اگر بانک یک دورهای با ۲۲ درصد وام میداد و تورم ۵۰ درصد بود و این ما به التفاوت رانت ایجاد میکرد، اما الان در بازار سرمایه اگر کسی بخواهد با ۳۵ درصد یا در صندوقهای جمعی ۴۰ درصد پول بگیرد رانتی وجود ندارد.
این است که بازار سرمایه این فرصت را پیدا کرده است که امیدواریم موفق باشد. در شرایط فعلی سرمایه گذاران به سمت اوراق با درآمد ثابت و صندوقها حرکت کردند و خرید تک سهم و اینها نسبت به گذشته از سوی آدمهایی که وارد نیستند کمتر شده است و محافظه کاری در بازار سهام مشخص است. اینها ویژگیهای بازار سرمایه امروز است که من میبینیم. ابتکارات بازار هم بیشتر شده است و صندوقهای متنوعتر و تحلیلگرهای جوان دارای الگوریتمهای مختلف معاملاتی تحولات مثبتی است که دارد در بازار رخ میدهد.
حسین عبده تبریزی در پاسخ به این پرسش گفت: اگر بازار نسبت به تحولات واکنش نشان ندهد که بازار نیست. بازار بلاخره از یک مجموعه از انسانها تشکیل شده است. ولی به هر حال به نظر میرسید که از قبل از شروع جنگ و شروع این جنگ اسرائیل و غزه، جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجی گرایشی به آرام سازی و عادی سازی روابط داشت. همچنین به نظر میرسید مذاکره با آمریکا صورت میگیرد و هم به نظر میرسید که با عربستان به تعادلی خواهیم رسید. یعنی تنش زدایی شده بود و در مقایسه با سال گذشته که عمده درگیریها و تنشهای داخلی بود امسال چیزی که برای بازار عمده شد تنشهای خارجی بود. این تنشهای خارجی را کشور در حال تلاش بود که آرام کند که به این داستان غزه برخورد کردیم. در این مورد هم بازار متوجه است که سیاست دولت این است که از جنگ دوری کند. هر چند که مردم ایران و جامعه روشنفکری ما حمایتهای همه جانبه و معنوی از غزه دارند، اما به نظر نمیرسد که حمایتها گستردهتر باشد و جمع بندی بازار نیز همین است. ولی خب شرایط منطقهای به گونهای است که هر آن امکان دارد که جنگ را به مناطق دیگر گسترده کنند و این به معنی این است که ایران هم ممکن است که درگیر شود و از این منظر هم به نظر میرسد که بازار در حال رعایت کردن است. ولی جمع بندی بازار هم این است که ایران دور از جنگ میایستد.
من اعتقادی به تعطیلی بورس ندارم
من اعتقادی به تعطیلی بورس به مانند بورس ترکیه نداشتم. ببینید این انتظارات است که در بورس کار میکند وگرنه کارخانههای ما در حال تولید بودند و اتفاقی هم نیفتاده بود. آن انتظارات که در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد موجب بالا و پایین شدن قیمتها میشود. مثلا سرمایه گذاران این تصور را داشتند که شاید در آینده جنگ شود. این دلیلی بر این نیست که ما امروز تعطیل کنیم و این هیچ جا معمول نیست و ترکیه هم این کار را در یک مدت محدودی انجام داد.
امسال ترکیه هم وضعیت بدی به لحاظ تورم در مقایسه با ما داشت و نزدیک به ۸۰ درصد تورم داشتند. به نظر میرسد که بعد از انتخابات هم آقای اردوغان سیاست خود را تغییر داده است و در حال کنترل بیشتر تورم میباشد. ولی به نظرم نمیآید که این تصمیم باید این بود که بازار را تعطیل کنند و من استدلال کسانی که میگفتند باید بازار تعطیل شود را خیلی منطقی نمیدیدم.
من به تشکیل صندوق های بازنشستگی خیلی علاقمندم
تا زمانی که این بحثها و ۵ درصد زدنها باشد خب طبیعی است که بازار به تعادل کامل نمیرسد و بازار برای این است که بلندمدت ببینید و یکی از دلایلی که من به این تشکیل صندوقهای بازنشستگی خیلی علاقمند هستم این است که اینها قصد دارند که سی ساله میخواهند سرمایه گذاری کنند. یعنی اگر امروز بازار خراب شود و مدیر صندوق بفروشد مقام ناظر حق دارد که یقه مدیر را بگیرد و بپرسد که چرا شما میفروشید؟ شما که سی سال وقت دارید و این کارخانه هم که تعطیل نشده است.
به نظر من اگر بورسیها وقت بذارند و این صندوقهای بازنشستگی را رونق بدهند خوب است، چون این صندوقها میتوانند به سرعت نصف بورس شوند. چون میتوانند نصف بورس شوند و حجم پیدا کنند میتوانند یک تعادلی بین کسانی که میخواهند هر روز معامله کنند و کسانی که میخواهند سی سال بمانند برقرار کنند. از این نظر من خیلی علاقمندم که این صندوقها پا بگیرند.